نزول کتاب
نزول کتاب هدايتگر به همراه رسول از جمله نمادهاي کرامت الهي به انسان است. خداوند با نزول کتاب آسماني که نقش راهنما و رهبر را دارد، راه انسان را در پيمودن مسير حق آسان کرد: «ثم السبيل يسره» (سوره عبس/ 17) چنان که خدا خطاب به پيغمبرش مي فرمايد: «نزل عليک الکتاب بالحق مصدقا لما بين يديه و انزل التورات و الانجيل من قبل هدي للناس و انزل الفرقان» (آل عمران/ 4- 3). کتاب هاي آسماني داشتند ولي بشر براي ارضاي خواسته هاي نفساني دست به تحريف آنها زد و از اين نعمت محروم ماند و گرنه کرامت بشري در اين زمينه عام بوده است.
کرامت اکتسابي
تا به حال هر چه گفته شد، در باب کرامات ذاتي انسان بود يعني آنان که عموميت دارند اما کرامت اکتسابي با کرامت ذاتي متفاوت است. انواع اخير کراماتي بودند که همگان از آن برخوردار بودند و نمي توانست ملاک ارزش گذاري انسان ها باشد. از اين رو ملاک تفاوت درجات انسان ها از يکديگر و به بيان ديگر ملاک قرب و بعد از ذات اقدس خداوند که در نتيجه تفاوت در ميزان برخورداري از کرامات الهي را به دنبال خواهد داشت، بايد به گونه اي کاملا اختياري باشد تا انسان ها با تکيه بر همت و تلاش خود آن را کسب کنند و چون همان گونه که قرآن کريم مي فرمايد: «ان سعيکم لشتي» همت هاي آدميان متفاوت است؛ پس کراماتي که انسان ها کسب مي کنند، متفاوت است.
تفاوت انسان در برخوداري از کرامت الهي به ميزان قرب آنها به خداوند بر مي گردد. در مرحله نخست معيار کرامت انساني اسلام است. آنها که راه حق را يافته و تسليم خدا شده اند بر آنها که بيراهه رفتند، از حيث کرامات الهي برتري دارند. معيار تکريم الهي نه جنسيتي خاص و نه نژادي خاص است، نه مال و ثروت و داشتن کاخ و خدم و حشم و امثال اين امور است و نه زشتي و زيبايي چرا که «ان اکرمکم عندالله اتقکم» به ديگر سخن اين امور صفات ظاهري انسان هاست. حال آنکه آنچه اسلام روي آن دست گذاشته و بر آن تاکيد مي کند، صفات ذاتي و باطني انسان است که نزد خدا ميزان و معيار ارزش افراد قرار مي گيرد.
از عرش تا...
کرامت اکتسابي ميان انسان ها به ميزان قابل توجهي فاصله ايجاد مي کند. گروهي در پرتو ايمان و عمل صالح و تقواي الهي به کمالات انساني مي رسند به گونه اي که مصداق «فکان قاب قوسين او ادني» مي شوند و خداوند براي آنها اجر کريم در نظر گرفته است. در مقابل گروهي با پشت کردن به ارزش هاي انساني و در پيش گرفتن رويه ظلم و ستم مصداق «اولئک کالانعام بل هم اضل» شده و درباره آنها گفته مي شود؛ «ذق انک انت العزيز الحکيم» بچش که تو همان ارجمند بزرگواري. همان کسي بودي که با ظلم و ستم و تجاوز براي خود کرامتي پوچ و تو خالي کسب کردي.
منبع: ماهنامه فرهنگي همشهري آيه- شماره 4
نظرات شما عزیزان: